متاسفانه برخی بنا به دلایلی به دلیل عدم توجه عمیق به روایات می گویند که در بین ۳۱۳ نفر یاران حضرت مهدی عجل الله تعالی فرجه ۵۰ زن می باشد
این در حالی است که اگر مقداری رجوع به روایات حتی سطحی داشتند متوجه می شدند که این سخن درست نیست چرا که روایت وجود ۵۰ زن با همان راوی در کتب معتبر روایی آمده ولی نامی از ۵۰ زن برده نشده وهمچنین در روایت ۵۰ زن کلمه ثَلَاثَةَ عَشَرَرَجُلًا نیاوده بلکه بِضْعَةَ عَشَرَ رَجُلًا آمده است یقینا علمای فقیه ومحدثین در پذیرش روایت کلینی ویا نعمانی با عیاشی تقدم را به کلینی خواهند داد.برخی از دلایل:
۱-در هیچ روایتی نیامده است که ۵۰نفرزن جزء۳۱۳ نفر می باشد بلکه همه روایات تصریح شده که ۳۱۳ نفر مرد می باشد( ۲۰ روایت آن در آخر مقاله بیان می شود)
۲-تنها یک روایت آمده که آن روایت دقیقا باهمان سند در کتب معتبر تر ونویسندگان ضابط تر مانند کلینی ونعمانی بدون بردن نام۵۰ زن آمده است وروایت عیاشی مرسل است
آن قسمت ازروایتی که گفته شده ۵۰ زن دربین یاران حضرت می باشد
نکاتی درباره این روایت
الف-متن این روایت درکتاب تفسیر عیاشی با متن این روایت در کتاب غیبت نعمانی تفاوت دارد به طوری که در کتاب غیبت نعمانی که کاتب نعمانی از کلینی نویسنده کتاب کافی نقل می کند عبارت فِیهِمْ خَمْسُونَ امْرَأَةً نیامده است
ب-درروایت کتاب تفسیر عیاشی واژه بضعة عشر آمده در حالی که در روایت غیبت نعمانی ثَلَاثَ مِائَةٍ وَ ثَلَاثَةَ عَشَرَ رَجُلًا فَیَجْمَعُهُمُ اللَّهُ لَهُ عَلَى غَیْرِ مِیعَاد آمده است که می توان بضعه را عدد ۶۳ هم گرفت یعنی علاوه بر ۳۱۳ نفر ۵۰ نفرزن هم در بین یاران حضرت خواهند بود که کمک رسانی پشت جبهه ای دارند
ج- سندی که در غیبت نعمانی واختصاص شیخ مفیدذکر شده بسیار قوی می باشددر حالی که راوی هردوروایت چه در کتاب غیبت نعمانی وچه عیاشی جابر بین یزید جعفی می باشد
سند کتاب غیبت نعمانی که شیخ طوسی هم این سند را برای این روایت آورده (البته شیخ تنهاقسمتی از روایت راذکر کرده)
د-درکتب دیگر مانند کتاب اختصاص شیخ مفید هم روایت ثَلَاثَ مِائَةٍ وَ ثَلَاثَةَ عَشَرَ رَجُلًا فَیَجْمَعُهُمُ اللَّهُ لَهُ عَلَى غَیْرِ مِیعَاد امده است وواژه فِیهِمْ خَمْسُونَ امْرَأَةً نیامده است
۳- منظور روایات با لفظ “رجل ” مرد می باشدنه زن ومرد
با نگاهی کوتاه در روایات ائمه اطهارعلهم السلام متوجه می شویم که استفاده از لفظ رجل در روایات منظور مرد است چیزی که مثلا در این این رواایت از عبدالعظیم حسنی به وضوح نمایان می شود:
از حضرت عبد العظیم حسنى نقل شده: نامهاى به امام حسن عسگرى (علیه السلام) نوشتم و از ایشان در باره نام ذى الکفل و پیامبر بودن او سؤال کردم، آن حضرت (علیه السلام) در پاسخ نوشتند: خداوند تعالى صد و بیست و چهار هزار نبى مبعوث کرد که سیصد و سیزده نفر از آنها مرسل بودند و ذى الکفل (علیه السلام) از جمله ایشان بود.
وقتی حضرت امام حسن عسکری علیه السلام می خواهند بفرمایند ۳۱۳ نفر از انبیاء مرسل بودند از واژه رجلا استفاده می کنند که با توجه به اعتقادات کلامی ما انبیاء همه مرد بودنده اند و زنی میان آنها نبوده است
یادر روایت دیگر که خروج پیامبر صلی الله علیه واله برای جنگ بدر را ذکر می کند
یادروایت نبردجالوت که تنها ۳۱۳ نفر از مردان جنگی از امتحات پیروز شدند
که بنا به تصریح علما نه دربین پیامبران ونه بین ۳۱۳ نفر اصحاب بدر ونه در نبرد جالوت زنی وجود نداشته است بلکه آنان در پشت جبهه برای پرستاری وخدمات رسانی به یاران بوده اند
۴- تصریح این روایات بر ۳۱۳ مرد بودن یاران حضرت حجت عج(سَیَأْتِی اللَّهُ بِثَلَاثِمِائَةٍ وَ ثَلَاثَةَ عَشَرَ رَجُلًا)
۵- برروی شمشیرهای آنان اسم آن مرد نوشته شده است(السُّیُوفُ مَکْتُوبٌ عَلَى کُلِّ سَیْفٍ اسْمُ الرَّجُلِ)
۶-گرفتن اسلحه یا شمشیر دردست مردان می باشدکه نماد مبارزه نظامی می باشد که شان زنان بالاتر از نبردنظامی می باشد
۷- مانند اهل بدر ومقایسه آنها می رساند که همانطور که در بدرونبرد نظامی زنی نبوده است در ۳۱۳ نفر هم زنی نمی باشد(ثَلَاثُمِائَةٍ وَ ثَلَاثَةَ عَشَرَ رَجُلًا عِدَّةُ أَهْلِ بَدْرٍ)
تصریح روایات براستفاده زنان در خارج از خط مقدم وپرستاری مجروحان
حضور زنان در پشت جبهه ها ونبردهای علنی
رسول خدا(ص) زنان را در جنگ به همراه برد تا زخمیان را مداواکنند، و از غنایم جنگ، سهمیه اى براى آنان قرار نداد ولى به عنوانبخشش و هبه، سهمى به آنان داد.
مفضل بن عمر می گوید : از امام صادق ” علیه السلام ” منقول است که فرمود : با قائم ” علیه السلام ” سیزده تن زن وجود دارد ، عرض کردم بوسیله آنها چه کاری انجام می دهد ؟ فرمود : آنها زخمی ها را مداوا می کنند ، واز بیماران پرستاری می کنند ، همانگونه که همراه رسول خدا(صَلَّى اللَّهُ عَلَیْهِ وَ آلِهِ)این کار را انجام دادند ، عرض کردم : آنها را برایم نام ببر ، امام ” علیه السلام ” فرمود : قنواء دختر رشید ، وام ایمن ، وحبابه والبیه ، وسمیه مادر عمار یاسر ، وزبیده وام خالد احمسیه ، وام سعید حنفیه ، وصبانه ماشطه ، وام خالد جهنیه “
که حتی می توان گفت این تعداد زن رجعت کرده وکمک به حضرت ویرانش می کنند
گلچین ۲۰ روایت ۳۱۳ مرد
روایت اول
أبان بن تغلب گوید: «در مکّه خدمت امام صادق علیه السّلام در مسجدى بودم، و آن حضرت در حالى که دست مرا گرفته بود، به من فرمود: اى أبان در آینده نزدیک خداوند سیصد و سیزده مرد را در همین مسجد شما گرد مىآورد، و اهل مکّه مىدانند که پدرانشان و اجدادشان هنوز آفریده نشدهاند، آنان شمشیرها به میان بستهاند، بر هر شمشیرى اسم آن مرد و نام پدرش و مشخّصاتش و نسبش نوشته شده است، پس (آن حضرت) نداکنندهاى را دستور مىدهد و او آواز مىدهد: این همان مهدى است که بر طبق قضاوت داود و سلیمان قضاوت مىکند و براى آن گواهى نمىطلبد».
روایتی مشابه
هنگامی که قائم عج قیام می کند شمشیرهای نبردهرکدام که برروی آن اسم آن مرد واسم پدرش نوشته شده نازل می شود
روایت دوم
امام چهارم زین العابدین علیه السلام فرمود آنها که از بستر خود براى یارى امام قائم ناپدید شوند سیصد و سیزده مرد باشند بشماره اهل بدر که صبح آن شب در مکه باشند و اینست گفته خداى تعالى (در سوره بقره آیه ۱۴۸) هر جا که باشید خدا شما را همه را بیاورد» اینها اصحاب قائم علیه السلام باشند
روایت سوم
امام باقر علیه السلام بعد از ذکر نشانه های ظهور ووقایع ظهور فرمود: …پس خداوند سیصد و سیزده مرد یاران آن حضرت را بر او گرد مىآورد و بدون قرار قبلى خداوند آنان را گرد مىآورد همچون پارههاى ابر پائیز که بهم میپیوندند…
روایت چهارم
ابى جعفر امام باقر علیه السّلام که فرمود: یاران قائم سیصد و سیزده مرد از فرزندان عجم خواهند بود که بعضى از آنان بروز در میان ابر حمل مىشود و بنام خود و بنام پدرش و نسبش و خصوصیاتش معروف است و بعضى از آنان در بسترش بخواب باشد که بمکّهاش دیدار کند بدون قرار وقت قبلى.
روایت پنجم
ابى جعفر امام باقر علیه السّلام که فرمود: یاران قائم سیصد و سیزده مرد از فرزندان عجم خواهند بود که بعضى از آنان بروز در میان ابر حمل مىشود و بنام خود و بنام پدرش و نسبش و خصوصیاتش معروف است و بعضى از آنان در بسترشبخواب باشد که بمکّهاش دیدار کند بدون قرار وقت قبلى.
روایت ششم
ابو بصیر از امام باقر علیه السّلام روایت کرده که: «قائم» علیه السّلام در میان گروهى به عدد اهل بدر- سیصد و سیزده مرد- از ثنیّه (گردنه) ذى طوى پائین مىآید تا آنکه پشت خود را به حجر الأسود تکیه مىدهد و پرچم پیروز را به اهتراز در مىآورد».
روایت هفتم
گوئی به آن سیصد و چند مرد یاران مینگرم که از نجف کوفه بالا میروند، گویا قلبهای آنان (در استحکام و استواری) پارهها و قطعههای آهن است
روایت هشتم
سپس مهدى از مدینه بکوفه میرود و در بین کوفه و نجف فرود مىآید در آن روزیارانش چهل و شش هزار فرشته و شش هزار نفر جن و سیصد و سیزده مرد نقیب میباشند
روایت نهم
از علقمة بن محمد حضرمى از حضرت صادق علیه السّلام از پدران بزرگوارش از على علیه السّلام و آن حضرت از پیغمبر صلّى اللَّه علیه و آله روایت مىکند که فرمود: یا على موقعى که قائم ظهور کند سیصد و سیزدهمرد به تعداد مردان جنگ بدر بگرد وى اجتماع کنند و وقت آمدنش نزدیک شود شمشیر غلافشدهاى دارد که همان شمشیر بوى مىگوید: اى ولى خدا برخیز و دشمنان را بکش
روایت دهم
او همنام و هم کینه رسول خداست و او است کسى که زمین زیر پاى او نوردیده شودو هر سرکشى براى او رام گردد و یارانش که بشماره اهل بدرندیعنی ۳۱۳ مرد از دورترین نقطه هاى زمین گرد او فراهم شوند و اینست تفسیر گفته خداى عز و جل (در سوره بقره آیه ۱۴۸) فرماید هر کجا باشید خدا شما را مىآورد گردهم بدرستى که خدا بر هر چیز توانا است- چون این شماره از مردم زمین از اهل اخلاص گرد او جمع شوند خدا امر او را آشکار کند و چون شماره آنها یک عقد کامل شد که ده هزار مرد است باذن خدا خروج کند و پى در پى دشمنان خدا را بکشد تا خداى تعالى راضى گردد
روایت یازدهم
او امامى است با تقوى، پاک، نیکوکار، پسندیده، هدایتگر و هدایت شده، به عدل حکم مىکند و به عدالت دستور مىدهد، خداوند را تصدیق مىکند و قبول دارد و خداوند نیز او را در گفتارش تصدیق مىنماید، از تهامه در زمانى که دلائل وعلامات آشکار شده باشد، خروج مىکند. او داراى گنجهایى است ولى نه از طلا و نقره بلکه از اسبهایى تام الخلق و قوى و پیاده نظامى با علامتهاى مشخّص (و یا تامّ الخلق و قوى). خداوند- تبارک و تعالى- از دورترین شهرها به تعداد أهل بدر یعنى سیصد و سیزده مرد براى او سپاه گرد آورد. او نوشتهاى در دست دارد که لاک و مهر شده و در آن تعداد و اسامى اصحاب او و نیز نسب شهرهاى آنها و خلق و خوى، وضع ظاهرى، چهره و قیافه و نیز کنیه آنان ثبت شده است. این نفرات جنگاور بوده، در اطاعت و فرمانبردارى از او کوشا هستند و مجدّانه عمل مىکند.
روایتی دیگر با همین مضمون وودلالت
مفضل بن عمر گوید امام صادق علیه السلام فرمود گویا بقائم (ع) نگاه میکنم بالاى منبر کوفه است و سیصد و سیزده مرد یارانش بشماره اهل بدر اطرافش هستند و آنان پرچمداران و حکام خدایند در روى زمین بر خلقش تا آن که امام علیه السلام از قباى خود یک نامه با مهر طلائى بیرون میکند که سفارشى است از طرف رسول خدا براى او و چون آن را اعلام میدارد مانند گوسفند وحشت زده گنگ از دورش میرمند و جز یک وزیر و یازده نقیب و سرهنک کسى نمیماند همان اندازه که با حضرت موسى ماندند اینها در سراسر زمین میگردند و جز او مرجعى بدست نمىآورند و بسوى او برمیگردند بخدا من میدانم براى آنها چه میگوید که کافر میشوند
روایت دوازدهم
قائم ما خروج کند و چون ظهور کند به خانه کعبه تکیه زند و سیصد و سیزده مرد به گرد او اجتماع کنند و اوّلین سخن او این آیه قرآن است:
السّلام علیک یا بقیّة اللَّه فی ارضه، و چون براى بیعت ده هزار مرد به گرد او اجتماع کنند خروج خواهد کرد. و در زمین هیچ معبودى جز اللَّه تعالى نباشد و در صنم ووثن و غیره آتش در افتد و بسوزند و آن پس از غیبتى طولانى است، تا خدا بداند چه کسى در دوران غیبت از او اطاعت کرده و بدو ایمان مىآورد.
روایت سینزدهم
ابو بصیر گوید مردى از اهل کوفه از امام ششم پرسید چند نفر با قائم علیه السلام در ظهور همراهند بدرستى که ایشان میگویند همراهان قائم علیه السلام مانند شماره اهل بدرند که سیصد و سیزده مرد بودند؟ فرمود قائم ظهور نکند مگر با نیروى مهمى و نیروى مهم کمتر از ده هزار نباشد
روایت چهاردهم
در حالی که نشستن برسروج برای زنان کراهت دارد،حسن بن بشیر ، از ابی الجارود ، روایت کرده که میگوید : از امام باقر علیه السلام سئوال کردم قائم شما چه زمانی قیام میفرماید ؟ فرمود : ای ابا جارود شما آنزمان را نخواهید دید . عرضکردم اهل زمانش چطور ؟ فرمود : اهل زمانش راهم نمی بینید قائم ما بعد از مأیوس شدن و نا امید گشتن شیعیان قیام میکند ومردم را سه بار دعوت می کند وبه کمک می طلبد ولی هیچکس پاسخ او را نمیدهد ، تا آنکه روز چهارم به پرده کعبه می چسبد ومی گوید : خدا یا یاریم کن ودعایش رد نمیشود خداوند نیز به ملائکه ای که رسول الله ( صلی الله علیه وآله ) را در روز بدر یاری کردند دستور می دهد حضرت مهدی علیه السلام را یاری کنند وآنها که تا آنزمان هنوز آماده باش بوده وزین اسبهای واسلحه های خود را زمین نگذاشته اند با حضرت بیعت میکنند ، سپس سیصد وسیزده مرد با حضرت بیعت می نمایند و حضرت به مدینه رفته ومردم نیز همراه حضرت به مدینه می روند برای رضایت خدا ، آنگاه حضرت هزار وپانصد تن از قریش را که همه حرامزاده می باشند میکشد
روایت پانزدهم
چون خدا به پا خواستن قائم را اراده کند، جبرئیل را به صورت پرنده ای سفید بر انگیزد، پس یکی از پاهایش را بر کعبه قرار دهد و پای دیگرش را بر بیت المقدس، سپس با بلند ترین صدایش ندا دهد: “[هان] امر خدا در رسید، پس در آن شتاب مکنید.” و سپس قایم در مقام ابراهیم حاضر گردد و دو رکعت نماز در آنجا بخواند سپس بر گردد و در کنارش اصحابش باشند، آنها سیصد و سیزده مرد باشند، با آنها کسی است که شبانه از بسترش برخواسته و به او پیوسته است پس خروج می کند وبا او سنگ(سنگ موسی)می باشد که بابرخورد به زمین،زمین انشعاب می یابد
روایت شانزدهم
مردم با سفیانی بیعت کنند، به ولیّ خدا اجازة خروج داده میشود، آن زمان من به همراهی سیصد و سیزده نفر، مرد کارزار، بین صفا و مروه قیام میکنم و به سوی کوفه میآیم و مسجد کوفه را خراب میکنم و به جای آن مسجدی دیگر میسازم و همة ساختمانهایی را که در اطراف مسجد کوفه توسط مستکبران ساخته شده بود، خراب میکنم …
روایت هفدهم
آن کسى که از سرخس بوسیله قرآن با دشمنان استدلال میکند.
اینها سیصد و سیزده مردند که خدا همه را در یک شب جمعه در مکّه معظمه جمع میکند، شب را در بیت اللَّه الحرام صبح میکنند و احدى از آنها تخلف نخواهد کرد، آنگاه در بین کوچه هاى مکه منتشر میشوند و جستجوى اطاق میکنند که سکنا نمایند
روایت هجدهم
آنگاه در بین رکن و مقام مىایستد و با صداى رسا مىگوید: اى نقبا و مردمى که بمن نزدیک هستید، و اى کسانى که خداوند شما را پیش از ظهور من در روى زمین براى یارى من ذخیره کرده است، براى اطاعت از من بسوى من بیائید! صداى او باین افراد میرسد و آنها در شرق و غرب عالم بعضى در محراب عبادت و گروهى خوابیدهاند، و با این وصف با یک صدا که میشنوند و با یک چشم بهم زدن در بین رکن و مقام نزد او خواهند بود.سپس خداوند بنور دستور میدهد که بصورت عمودى از زمین تا آسمان جلوه کند و هر که ساکن زمین است، از آن نور استضائه نماید و نور از میان خانه اش بر وى بدرخشد و از این نور دلهاى مؤمنین مسرور گردد، در حالى که هنوز آنها نمىدانند که قائم ما اهل بیت ظهور کرده است. ولى چون صبح شود همه در برابر قائم خواهند بود و آنها سیصد و سیزده مرد به تعداد لشکر پیغمبر در روز جنگ بدر هستند.
روایت بیستم
این روایت از کتب اهل سنت برای نمونه آوردیم
من کتاب الفتن لأبی نعیم یظهر المهدی بمکة و معه سلاح النبی و رایته و قمیصه و علامات و نور یأتیه ثلاثمائة و ثلاثة عشر رجلا رهبان باللیل أسد بالنهار
ظهور می کند مهدی در مکه وهمراهش سلاح پیامبر وپرچم وردا ءونشانه های وی می باشد که با او ۳۱۳ مرد که راهبان شب وشیران روز هستندمی آیند
الغیبة( للنعمانی)، النص، ص: ۳۱۴
الغیبة( للنعمانی)، النص، ص: ۲۴۵
کمال الدین و تمام النعمة / ج۲ / ۶۵۴ / ۵۷ باب ما روی فی علامات خروج القائم ع ….. ص : ۶۴۹
الغیبة( للنعمانی)، النص، ص: ۲۸۰
الغیبة( للنعمانی)، النص، ص: ۳۱۶
همان
همان
بحار الأنوار (ط – بیروت) / ج۵۲ / ۳۴۳
الهدایة الکبرى، ص: ۴۰۳- بحار الأنوار الجامعة لدرر أخبار الأئمة الأطهار، ج۵۳، ص: ۱۴
کفایة الأثر فی النص على الأئمة الإثنی عشر / / ۲۶۷ – بحار الأنوار الجامعة لدرر أخبار الأئمة الأطهار، ج۵۲، ص: ۳۰۴
همان ص۲۸۲
عیون أخبار الرضا علیه السلام، ج۱، ص: ۶۳و کمال الدین و تمام النعمة / ج۱ / ۲۶۸ / ۲۴
محلّى است در عربستان حدّ فاصل ساحل دریاى سرخ تا کوههاى حجاز
کمال الدین و تمام النعمة، ج۲، ص: ۶۷۳
کمال الدین و تمام النعمة، ج۱، ص: ۳۳۱
کمال الدین و تمام النعمة / ج۲ / ۶۵۴ / ۵۷ باب ما روی فی علامات خروج القائم ع ….. ص : ۶۴۹
دلائل الإمامة (ط – الحدیثة) / / ۴۵۵ / معرفة وجوب القائم(علیه السلام) و أنه لا بد أن یکون ….. ص : ۴۴۱
همان ۴۷۲
همان۵۴۲
دلائل الإمامة (ط – الحدیثة) ؛ ؛ ص۵۶۰
مختصر البصائر، ص: ۴۴۲
الصراط المستقیم إلى مستحقی التقدیم / ج۲ / ۲۶۲ / ۱۳ فصل ….. ص : ۲۶۰
الکافی (ط – الإسلامیة) / ج۵ / ۴۵ / باب قسمة الغنیمة ….. ص : ۴۳
دلائل الإمامة (ط – الحدیثة) / / ۴۸۴ / معرفة وجوب القائم(علیه السلام) و أنه لا بد أن یکون ….. ص : ۴۴۱
تفسیر العیاشی / ج۱ / ۶۵ / [سورة البقرة(۲): آیة ۱۴۸] ….. ص : ۶۴
بحار الأنوار (ط – بیروت)، ج۱۳، ص: ۴۰۶
تفسیر القمی / ج۱ / ۲۵۷ / [سورة الأنفال(۸): الآیات ۱ الى ۱۸] ….. ص : ۲۵۴
الکافی (ط – الإسلامیة) / ج۸ / ۳۱۶ / حدیث الفقهاء و العلماء ….. ص : ۳۰۷
منبع : ۳۱۳s.ir